My vampire partner part : ۳۶

× یه خون آشامو دیدی؟
رجین فریاد زد
× بهت نزدیک شد؟
اِما نیز فریاد زد
+ چی؟
× پس فکر کردی منظورم از خطر چیه؟ خون آشام ها در سراسر جهان بدنبال والكرى هان... حتی اونجا ... اگه بتونی درک کنی خون آشام ها توی لوئیزیانا هم هستن.... ولی منتظر موندن... ايوو بیرحمه و دو نفر از افراد پادشاه خون آشام ها توی خیابون بورین هستن
+ خیلی به خونه نزدیک بودن؟
× آنیکا سال ها قبل با نیواورلئان پیمان بسته بود تا از پادشاهی خون آشامدهای هورد در پادشاهی روسیه دور شوند.
× آره و لوتاری هم با اون بود، شاید اسمشو نشنیده باشی... اون یکی از اصیلهای هورده ولی نوع کارهایی که انجام میده مو به تنت سیخ میکنه فکر میکنم اون و ایوو تصادفی و فقط برای یه کوکتل با هم نبودن آنیکا دنبالشون میگرده نمیدونیم نیتشون چیه و چرا طبق معمول فقط نمیکشنو نمیرن ولی اگه متوجه بشن که تو چی هستی...
اِما به گشت زنیهای شبانه اش در پاریس فکر کرد
ممکن بود توسط اعضای هورد تعقیب شده باشد؟
اگر خاله هایش به او فقط چند بار گفته بودند که لیکا ها یک هیولا هستند ، در عوض ، هر روز به او یاداوری میکردند که خون آشامان هورد شرور فاسد و بدطینت هستند
خون آشام ها بیشتر از پنجاه سال قبل فیوری ملکه ی والکری ها را زندانی کرده بودند و هیچ کس نمیتوانست او را پیدا کند.
شایعاتی وجود داشت که او را به کف دریا زنجیر کرده بودند و بخاطر جاودانه بودنش بارها و بارها غرق شدن و مرگ را تجربه میکرد و دوباره زنده میشد
آنها تمام نژاد قبیله ی رجین را از بین بردند.... رجین رادیانت آخرین نفر از نژادشان بود... که باعث روابط ناسازگارانه بین او و اما میشد.
اِما میدانست که رجین عاشق اوست ولی والکری با او سختگیر بود
سرگرمی مادر خوانده اش آنیکا کشتن خون آشام ها بود چون همانطور که اغلب میگفت
تنها زالوی خوب یه زالوی مردست
و حالا خون آشام ها ممکن بود او را پیدا کنند
برای هفتاد سال از وقتی که با نیشهای کوچولویش سعی کرد او را در بین عموم گاز بگیرد ، این بزرگترین ترس آنیکا بود.
آنیکا فکر میکنه اینا همش نشانه هایی از شروع اکسژنه میدانست که این باعث ترس اِما خواهد شد
× و با این حال از موندن در امنیت قبیله دوری میکنی؟
اکسژن...
رعشه ای در بدنش جریان یافت
این برای افراد پیروز موفقیت و قدرت به همراه میاورد.
اکسژن به نوعی یک جنگ آرماگدون بود.... اینطور نبود که بعد از دعوت به جنگ قویترین نژادهای لور در زمینی پرت با هم بجنگند
حدود به دهه حوادث شروع به بازی میکنند انگار سرنوشت در جستجوی آینده ای در کشمکشی مرگبار است که تمام بازیکنانش را بسرعت گیر می اندازد.

های گایز اینم از پارت جدید لایک و کامنت بزارید حمایت کنید یادتون نره
دیدگاه ها (۱۴)

My vampire partner part : ۳۷

My vampire partner part : ۳۸

My vampire partner part : ۳۵

My vampire partner part : ۳۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط